یک مقاله در باره محمد (ص )
به طور که ما مفهمیم که محمد (ص) آخرین و اولین نبی و پیغمبر در این دنیا بود و همچنان این را هم مفهمیم که محمد (ص) به خاطر از بین بردن و نبود کردن جهل از طرف خداوند (ج) به مسلمانان فرستاد شده بود به خاطر که در زمان های قدیم پرخ ها و روشنای جهل تمام جهان را پوشانده بود پس به همان سبب الله (ج) محمد (ص) را به دنیا فرستاد در وخت های اول وخت محمد (ص) به دنیا میا مد پدر کلان اش خواب دیده بود که یک بچه به نام احمد در خانه ایشان به دنیا میا ید و مادر اش فاطمه همه چیز ها را در میان یک بهر دید و وخت محمد (ص) به دنیا آمد در خانه عبدلله بسیار خوشحالی ها آمد ولی باد بختانه که محمد( ص) در سن شش (۶) سالگی پدری که کسی را دوست می دارد و بر کسی ناز می دهد و ان پدر شرین که بر طفل خود اذوقه برابر می سازد از دست داد ولی باز هم محمد (ص ) احساس به پدری را نه می کرد بخاطر که بابا او را به این احساس نه می ماند و وقت که محمد (ص ) در این مستی در طفولیت به طفل ها بازی میکرد نا گاهان حضرت جبریل امین او را بر روه زمان خو داده و قالب ان را به آب مقطر پاک کرد و بعد از ان پس او را به حالت اولیش گذاشتند وقت طفل ها این حالت را دیدند ان ها به شکل دوان دوان به خانه رفتند بعد از ان در جوانی محمد( ص ) در غاره حرا به خاطر ادا کردن عبادت برای خداوند (ج) مشغول می بود یک روز دگر حضرت جبریل امین ان را به بغل خود شاند و گفت (اقراء) بعد از ان محمد (ص) گفت (ما انا به قاری) ترجمه : من خواننده نستم برای دوهم بر تکرار کرد که (اقراء )باز هم برایش گفت من خاننده نیستم برای سومین بار تکرار نمود که (اقراء ) برای جواب گفت (اقراء باسمه ربیکلزیخلق ..............) و بعد از ان حضرت جبریل امین در وجود محمد (ص ) طاقت خواندن را دید و بعد از ان محمد (ص ) به خانه بسیار به ترس به خانه آمد و بر تن خود یک کامپلی را انداخت و بخوابید بعد از ان حضرت جبریل امین برایش فرماید : برخیز و خواب نه کن و برای حاصل نمودن رضای خداوند پاک تبلیغ کن و کافر ها را به اسلام دعوت بدهید بخاطر که حالا سر تو وحی نازل شده است
بعد از این محمد (ص ) بفهمید که او به پیغمبری مآبوس شده است بعد از ان او آغاز به دعوت کرد و بسیاری از کفر را مسلمان ساخت و در سن شستو سی سالگی (۶۳) میلادی در پشت دروازه ان آماده و دروازه را تق تق نمود و بعد از ان محمد (ص ) به دختر خود گفت برو و ببن که کی آمده است وقتی دخترک احوال را آورد محمد (ص ) برایش فرمود که ای دختر شرین من این او کسی است که شما را یتیم می سازد : و بعد از ان جبریل امین به اتاق در آمد و سای محمد (ص ) را گرفت و در سن شستو سی (۶۳) وفات نمود
شاد بعد روح پیغمبر جهان
ترتیب شود توست : بشیر احمد (یوسفزای)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر